اولین دندون من
نیکا شده چه خندون چونکه داره یه دندون
بله و اما خبر داغی که با یک ماه تاخیر دارم پست میکنم، اینکه نیکا خانوم در هفت ماه و هفت روزگی صاحب یک مروارید خوشگل میشود.
به همین مناسبت باز هم یک جشن و پایکوبی دیگه دوباره در خانه ما برقرار میشود. اول یک عکس خوشگل بزارم بعد برم سراغ توضیحاتش:
و اما بگم براتون که یک چند روزی بود خیلی میزون نبودم، یکم بهونه گیری میکردم، معده ام گلاب بروتون اس اس شده بود و شبها هم یک مقداری تب میکردم. همه این علائم حاکی از اون بود که خبرهای خوبی در راه است. و بلاخره یک روز موقع غذا خوردن یک صدای دل نشینی شنیده شد. بله درست حدس زدید صدای برخورد قاشوق با دندون من بود که داشت تق تق میکرد تا ما رو از وجود خودش با اطلاع کنه.
تقو تقو تق. کیه؟ کیه؟ منم منم دندون نیکا، شادی آوردم براتون. وای خدا چه مروارید خوشگلی تو دهان نیکا پیدا شده.
می خواد شما هم ببینیدش:
این شد که مامان و بابا رفتن تا بساط سور و سات مهمونی رو به پا کنند:
عکس من هم رفت رو در آپارتمان کنار عکس داداش کیا نشست:
این هم مدل گیفتم:
یک دونه دست بند خوشگل هم بهم جایزه دادند، انداختم تو دستم ببینید چه خوشگل شدم:
بریم عکسهارو ببینیم:
اینجا هم داداشی داره زحمت باز کردن کادوهارو میکشه:
خوب دیگه جشن تموم شد منم برم به خیاطیم برسم :
تو پسته بعدیم یک خبر خیلی باحال دیگه هم دارم که بزودی میزارم:
😘😘😘