آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

باغ وحش قزوین (1)

1395/2/23 11:12
نویسنده : کیان و نیکا
2,558 بازدید
اشتراک گذاری

چند هفته پیش یک شب دلم بد جوری درد گرفت نمیدونم رودل کرده بودم یا چیز دیگه ای بود. با عرض پوزش بعد از اینکه در چند مرحله بالشم، پتوم و توشکم آغشته به شامی که خورده بودم شدسبز مامان و بابا نصف شبی منو برداشتن بردند بیمارستان اطفال قدس و اونجا بهم دوتا آمپول گنده زدند تا من زودی خوب بشم. فرداش هم زودی خوب شدم. این هم عکسش:

 

بیمارستان قدس

 

احتمالا پرسنل بیمارستان پیش خودشن می گفتند اینا دیگه چقدر سرخوشنتعجب، ساعت چهار صبح بچه مریض رو آوردن بیمارستان بهش آمپول میزنند، با هم عکس یادگاری می گیرندخندهخندهخنده چکنیم دیگه بابایی زیاد ذوق دارهخندونک

 

و اما باغ وحش فدک قزوین (دهکده حیاط وحش). چند هفته پیش ما به اتفاق مامان بزرگ اینا رفتیم دهکده حیاط وحش قزوین. چون دفع اولی بود که میرفتیم یکم ناشیگری کردیم و با خودمون دوربین عکاسی نبردیم بدبو به همین دلیل نشد که عکسهای خوبی از حیونا بگیریم تازه شاژ موبایل مامانی هم تموم شد و در نتیجه از همه حیمونها عکس نینداختیمغمگین. اما شما یادتون باشه که اگه رفتید اونجا حتمی با خودتون دوربین عکاسی با یک لنز خوب ببریداجازه

 

این باغ وحش در زمینی به وسعت هفت هکتار در منطقه گردشگری فدک قزوین ساخته شده و اون چیزی که باعث خوشحالیه اینکه حیوانات به جایی اینکه توی قفس نگهداری بشند در فضای باز قرار دارند وخیلی احساس راحتی می کنند. تازه از آدمها هم نمیترسند و میشه خیلی از اونهارو ناز کردمحبتتوصیه میکنم اگه میتونید حتمی با نی نی هاتون یک سری به دهکده حیاط وحش قزوین بزنیدبغل

 حالا بریم سراغ عکسها:

باغ وحش قزوین

 

دهکده حیاط وحش قزوین

باغ وحش قزوین

دهکده حیاط وحش قزوین

باغ وحش قزوین

باغ وحش قزوین

دهکده حیاط وحش قزوین

باغ وحش قزوین

دهکده حیاط وحش قزوین

دهکده حیاط وحش قزوین

باغ وحش قزوین

باغ وحش قزوین

دهکده حیاط وحش قزوین

 

خانوم شیره آگه راست میگی بیا منو بخور  هممممممممممممترسوترسوخندونک

باغ وحش قزوین

ترسوترسوترسوترسوترسوترسو

 

سری بعد  از خرس و گراز و بقیه حیونها براتون عکس میزارم چشمک

 

پسندها (13)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

مامان آنیسا
23 اردیبهشت 95 14:41
کیان جون بلا دوره خداروشکر زودی خوب شدی چه باغ وحش باحالییییی
مامان نیکان
24 اردیبهشت 95 17:48
چه عالی.مامان کیان جون همون باراجینه منطقه فدک؟حتما میایم ببینیم.الهی.حتما پرخوری کردی یا مثه نیکان چیزهای ناجور رو باهم خوردی.خداروشکر که خوب شدی زود
مامان ریحانه
24 اردیبهشت 95 21:38
سلام به دوست گل خودم آقا کیان ناز نازی خیلی برات غصم شد که حالت بد شده بود و بعدشم آمپول زدی لابدم خیلی درد داشته اما شما مردتر از این حرفایی که درد دو تا آمپولو به روی خودت بیاری می دونم خوب بابا و مامانامون این عکسا رو می گیرن پس فردا که بزرگ شدیم فکر نکنیم همچین راحت و بدون درد سر بزرگ شدیم حالا اگه ما قدر بدونیم چه جاهاییم رفتی باغ وحش معلومه که حسابی هم خوشت اومده از دیدن پرنده ها و چرنده ها و دیگر حیوانات چه نترسم هستی رفیق چه جوری همچین نزدیک قفس خانوم شیره شدی نترسیدی وای پس خرس و گرازم در کار بوده منتظر میمونم رفیق تا بازم تصاویری از شجاعتهاتو ببینم زودتر عکساتو بذار بوس بوس آقا کیان ناز نازی
مامان مژگان
25 اردیبهشت 95 17:27
سلام خانومی چه گل پسر ی خدا حفظش کنه😍😍🌹🌹
مامان صدیقه
27 اردیبهشت 95 10:23
سلام کیان عزیزم.الهی قربونت لپات برم.ایشالا که هیچوقت مریض نشی.باغ و حش رفتی ؟خوش بحالت
خاله مهتاب
27 اردیبهشت 95 13:42
ای جووونم چه مردی شدی تو عشقووولی..ماشالله بهت..
مامان و سیماخاتون
27 اردیبهشت 95 16:02
کیان جونم اجازه/ می خوام لپات و بخولم// به تنهایی اونم همشو
مامان مهدیه
27 اردیبهشت 95 17:04
کیان جونم ایشالا هیچ وقت مریض نشی.چه باغ وحش خوشگلی بود.همیشه شاد باشی
مامان مهدیه
27 اردیبهشت 95 17:07
کیان جونم کیش اومدن پول زیادی هم نمیخواد.الان فصل خلوتیه تورهای ارزون هم هست.البته خونه ما قابل شمارو نداره تشریف بیارین پیش ما.ایشالا قسمت بشه تشریف بیارین
مامان هدی
29 اردیبهشت 95 10:35
عزیز دلم چرا حالت بد شده بوده. انشالله دیگه خوب خوب باشی و هیچ وقت نری دکتر. چه جای خوشگلی رفتی. منم اینقدر شماتعریف کردید از قزوین می خوایم آخر هفته بیام قزوین فقط به خاطر این باغ وحشش
کیان و نیکا
پاسخ
تشریف بیارید خوشحال میشیم قدمتون روی چشم
مامان فرخنده
1 خرداد 95 9:12
سلام داداش كيان آخه چرا مريض شدي بلا ازت دور باشه عزيززززم چه كار خوبي كرديد عكس گرفتيد بذار اين وروجكها وقتي بزرگ شدند ببينند بچه داري چه شكليه خيلي خوشحال كه از شهر قزوين همه چيز را قشنگ به تصوير ميكشيد ما هميشه فقط از توي اتوبان تابلو شهر قزوين را ميبينيم ولي الان خيلي مشتاق شدم كه بيام قزوين البته چندبار هم از داخل شهرش اومدم شيرينيهاي خوشمزه خريدم الان ده سال از اون موقع گذشته حتما خيلي توي اين ده سال پيشرفت كرده در اولين فرصت بايد يه برنامه بذارم براي بازديد از قزوين چه حيونهاي خوشگلي هم داشته چقدر هم بزرگ بوده منتظر بقيه عكسها هستيم بوس براي كيان ناز
مامان فدیا
1 خرداد 95 9:57
من 3 بار نوشتم اونم کلی اما پاک شد