آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

چقدر هوا گرمه

1395/5/2 15:49
نویسنده : کیان و نیکا
670 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر هوا گرمه ؟ منظورم اینکه خیلی خیلی هوا گرمه خدا. تعجب من که تو خونم، روزها در نمیام بیرون. ولی خدا به داد مامانی برسه که تو این گرما پامیشه میره ماموریت. کولرهای ماشینهای اداره هم که همیشه خدا خرابهحسود 

این روزها مابیشتر شبها از خونه میزنیم بیرون که هوا خنک تره. یک جای باحالی هم پیدا کردیم به اسم تالار شهر که شبها هواش خوبه. فضای باز و تاب سرسره هم دارهمحبت رستوران داره و فست فود. ولی ما بیشتر اهل فست فود هستیمخوشمزه

مامانی: کیان شام کجا بریم 

من : تا شر (تالار شهر)

مامانی : با کی بریم

من : مَیم جو (مریم جون)

چند تا عکس از اونجا براتون بزارم ببینید:

تالار شهر

تالار شهر قزوین

 

تالار شهر قزوین

 

میگن شیر آب رو ببندید چکه نکنه منظورشون همین شیره هاخنده

 

اینجا هم انتظار غذا طولانی شده من هم خسته و کلافه شدم  رفتم روی میز وایستادم.(وای وای وای وای چه کار بدینهنهنهنهنه)

تالار شهر قزوین

 

ولی بعدش پسر خوبی شدم رفتم سر جام نشستمزیبا

تالار شهر قزوین

 

البته در این گرما به دامان طبیعت هم سر میزنیم:

 

اینجا هم با بابایی رفته بودم پارک ازش جدا شدم تنهایی رفتم اردکها رو تماشا کنممحبت

 

توی این گرمای هوا مامانی گفت که موهام خیلی بلنده و باید یک آرایشگاه درست و حسابی برم ولی از اونجایی که داود آقای آرایشگر دیگه بنده رو جواب کرده (به دلیل بلاهایی که دفعه های قبل سرش آوردم) و همچنین به دلیل بلاهایی که سریهای قبل بابایی سرم آوردخندونک چشمکدیگه نمیشه به اون هم اعتماد کرد رفتیم پیش مهدی باربر که تخصصش آرایش کودکانه مخصوصا کودکانی مثل من . بماند که کاری کردم همه از تو آرایشگاه فرار کردن خنده مهدی باربر هم زحمت کشیدند و موهای ما رو فشن کردن. به این صورت:

مهدی باربر

 

این چند تا عکس هم همون شب عمو احسان از من گرفت و یک مقداری روش کار کرده بود و تو تلگرام گذاشته بود:

 

این عکسها هم کار عمو احسانه که دستش درد نکنه:

 

راستی تفنگمم بهتون نشون بدم. این تفنگ به لحاظ امنیتی خیلی مهمه و باید همیشه در کنار من باشه.

یکبار از خواب بیدار نمیشدم ، مامانی گفت کیان پاشو که بابایی داره جیگر رو میبره بده به ستیا جونسوتمن هم سریع از خواب پریدم، تفنگم رو خشاب گذاری کردم و در حالی که به سمت بابا میدویدم بهش شلیک کردم بعدش هم جیگرمو از دستش در آوردم و نجاتش دادمراضی مامان و بابا هم کلی به من خندیدندخندهخنده

یک سیبل متحرکم دارم به اسم آقای پدر که خیلی باحاله. مخصوصا اینکه وقتی میزنم تو چشم و چالش  با مامانی کلی میخندیمخندهخنده

نحوه خشاب گذاری تفنگ:

 

نحوه تیر اندازی به سیبل متحرک (آقای پدر):

(خیلی هم جدی عینک)

 

و اما چند روز پیش که از خواب بیدار شدم به آقای پدر گفتم چراغ اتاقمو روشن کنه . ولی بابایی گفتش که چون الان دیگه کله ظهره نیازی به روشن کردن چراغ نیست. خلاصه بعد از کلی مشاجره زیر بار نرفت. این شد که من خودم پاشدم رفتم صندلیمو آوردم گذاشتم زیر پاهام و به این ترتیب به هدفم رسیدم قویراضیو آقای پدر نیز سوسک گردیدخنده

 

خوب دیگه من برم زباله هایی رو که خودم تولید کردم رو بندازم تو سطل زباله سر کوچه. با اجازه ما رفتیم:

چقدر آقا شدم ماشالله

بوسبوسبوس

پسندها (15)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

مامی
3 مرداد 95 10:06
ای جانم لپاشو چه پسمل نازی داری ماشاالله
ehsan
3 مرداد 95 11:25
عمو چند روز پیش 120هزارتایی شدی مبارکه
مامان فرخنده
4 مرداد 95 10:58
قربونت بشم كه غذا ميخوري اميدوارم اشتهات برگشته باشه كيان ناز چه مويي فشن كردي پسر خوش تيپ تفنگت هم خيلي عاليه وهمين طور نشونه گيريت به كيان كه خودش آشغال پوشكش را ميبره
مامانی گیتا جون
4 مرداد 95 14:27
وای کیان جون نگو از گرما که دل منم کبابه
خاله امیرحسین
4 مرداد 95 14:42
سلام کیان جان اینجا هم هوا خیلی گرمه مواظب خودت باش دوباره مریض نشی عزیزم همیشه شاد و سلامت باشی
مامان الی
4 مرداد 95 16:38
پسر عزیز و دوست داشتنی
دخترخاله
5 مرداد 95 14:41
آره ماشاالله واسه ی خودت مردی شدی/ کیان جون با افتخار لینک شدی گل پسر
مامان مریم
5 مرداد 95 21:29
واقعا از مطالب لذت بردم.ممنون از اینکه بهم سرمیزنید و نظر میزارید
مامان نیکان
6 مرداد 95 17:00
همیشه به شادی وخوشی.عجب موهای خوشگلی چقد سربالا بهت میاد جیگر.هوا که دیگه نگو.گرچه شمال ما امسال حسابی باهامون راه اومد وهوا همش بارونه.دلت خوش گلم
مامانی گیتا جون
7 مرداد 95 8:23
کیان جون مدل موی جدیدت خیلی بهت می یاد
مامان مهدیه
10 مرداد 95 12:22
ماشالا چه بزرگ شدی کیان جون.موهاتم خیلی خوشگله
مامان آنیسا
12 مرداد 95 14:43
خیلی هوا گرمه واقعا گرمای امسال بی سابقست تموم شدنی هم نیست چقدر موهای کوتاه بهت می یاد عزیزم ما هم گردشامون شده شبانه که یک کم هوا بهتر میشه
ناهید
17 مرداد 95 9:19
کیان جون چقدر موهای فشن بهت میاد. ماشاالله فقط حیف که به زور ژل و مواد آرایشی باید به موهاتون حالت داد و ما هم به همین خاطر آرایشگاه به آرایشگاه موهاتون فشن میکنیم اصنم فک نکنی خودمون بلد نیستیم !!