آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 18 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

آذر 95

1395/9/25 8:58
نویسنده : کیان و نیکا
343 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها خورشید خانوم یکم خستس طفلکی. به خاطر همین زیاد نمیتابه. بیشتر میره خونشون پشت کوهها میگیره می خوابه. هوا هم حسابی سرد شده. ولی همه این چیزها باعث نمیشه که ما از خونمون بیرون در نیایم و از طبیعت زیبای این روزها استفاده نکنیم. ولی خوب باید حواسمون باشه که همیشه لباس کافی بپوشیم و مجهز از خونه بیرون در بیاییم.

مامانی برام یک چتر گرفته که هروقت بارون میاد باید برم زیر بارون چترمو سر بگیرمخندونک

 

وقتی که پائیز میشه برگ درختها رنگ به رنگ میشه. وقتی که آدم نگاهشون میکنه نمیتونه بگه کدوم رنگ از کدوم رنگ قشنگ تره. مثلا ببینید این برگ چقدر خوشگل شده:

پائیز

 

یا این درختی که پشت سر منه چقدر قشنگه:

پائیز

 

یک حسن دیگه هم این روزها داره و اون اینکه پارکها خیلی خلوت شده و من هم که میدونید از شلوغی زیاد خوشم نمیاد. این روزهای پارک رو بیشتر دوست دارم. 

میتونم تو پارک بدو بدو کنم بدون اینکه کسی بهم بخورهزیبا

 

یا بدون اینکه تو صف وایستم تا دلم می خواد تاب سواری کنممحبت

 

آلاچیق خالی هم خیلی راحت پیدا میشهزیبا

عکس پائیز

 

صندلی خالی که نگوخندونک:

 

خلاصه باید از طبیعت استفاده کرد:

 

مامان بابا ها زیاد سخت نگیرید که آی اینو نخورید آی اونو نخوریدنه. ای وای پوفک نمک داره، نوشابه قند داره.

بابا بی خیال در لحظه زندگی کن. حالشو ببر. به بهخوشمزه

 

 

این رو هم بگم گاهی اوقات شهر بازیهای سرپوشیده هم میریم.

 

یک روز هم گفتیم بریم تهران، مرکز خریداش خرید کنیم که بنده کلا همش خواب بودم به این صورت:

 

راستی معرفی میکنم ایشون ثمین خانم هستند فامیل دور که توی یک مهمونی باهشون آشنا شدممحبت

 

و در آخر می خوام یک عکس جالب با لباسهای جالب براتون بزارم. لباسهایی که تو عکس تن منه مال بچگیهایی بابا پیمانه که وقتی کوشولو بوده مامان عفت خودش براش بافته:

حالا باریکلا مامان عفتی باریکلاتشویقتشویق

پسندها (13)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

امیرحسین
25 آذر 95 13:57
سلام کیان جون/ لباسات خیلی بهت میاد خیلی خیلی خوشگل شدی/
مامان صدرا
26 آذر 95 20:15
سلام کیانم کار خوبی میکنین خاله جونی دلیل نمیشه با این هوا موند خونه باید از اب وهواش نهایت استفاده رو بکنیم انشالله تموم روزهاتون زیبا وبه کامتون خوش
شادمهر کوچولو
28 آذر 95 11:19
سلام کیان جون، احسنتم به این پدر مادر فعالت که در همه حال تو رو میبرن میگردونن، بابا مامان منم میبرناااااااااا ولی فقط مهمونی و تو خونه های این و اون البته اینم بگم من همش سرماخورده ام برا همین میترسن من و ببرن بیرون البته قراره من و اون سرپوشیده ها ببرن ایشالله خیلی عکسات خوشگلن مواظب خودت باش که مثل من سرمانخوری هواسرده
ehsan
28 آذر 95 15:01
مامان صدیقه
30 آذر 95 7:34
سلام عزیزم چه آقا پسر خوش تیپی ماشالا
مامان فرخنده
30 آذر 95 8:10
سلام کیان جون خداروشکر که با پارک آشتی کردی دقیقا گل گفتی آدم باید توی لحظه زندگی کنه وای چقدر لباس بابا پیمان بهت میاد واقعا باریکلا مامان عفت باریکلا میبوسمت پسر ناز
مامان زهره
5 دی 95 20:22
سلام عزیزم منهم خوشحالم که دوباره شمارو مبینم ماشاالله کیان جون برای خودش مردی شده الاهی جشن 150 سالگی کیانرو تو این وبلاگ به ثبت برسونید خیلی دوستتون دارم
مامان مژگان
7 دی 95 2:50
وای چه گل پسری خدا حفظش کنه❤❤ عاشق اون عکس آخرت شدم گل پسری😘😘