اولین پیک نیک
روز عید فطر مامانی گفت بابا خسته شدیم از این قرنطینه، بابا پاشو مارو بردار بریم بیرون یک دوری بزنیم دلموم پوسید از بس که در و دیوار دیدیم. این شد که همگی راه افتادیم و زدیم به دشت و بیابون. بابایی هم مارو برداشت برد جاده الموت و یک جای سرسبز از جاده خارج شدیم و یکی دو ساعتی در دامن طبیعت هوای تازه خوردیم. جاتون خالی هوا عالی بود. کلا امسال هوا خیلی خوب بود حیف که بخاطر کرونا نمیشه زیاد از طبیعت استفاده کرد.
ما نشستیم زیر سایه درختها و از صدای رودخونه لذت می بردیم. داداش کیان هم به همراه بابایی زدن به کوه تا کمی اکتشاف کنند.
اینجا هم دیگه کم کم داریم برمی گردیم:
و من هم همچنان خوابم و از کل این پیک نیک فقط عکسهاشو وقتی بزرگتر شدم خواهم دید. 😁😜
ولی خدایش خوابیدن تو دل طبیعت خیلی لذت بخشه😴
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی