آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

فارغ التحصیلی داداش کیان

1400/4/19 0:39
نویسنده : کیان و نیکا
537 بازدید
اشتراک گذاری

سال تحصیلی 1399-1400 با تمام سختیها و استرسهاش بالاخره تموم شد. سالی که به خاطر کرونا برای پدر و مادرها خیلی خیلی سال تحصیلی سختی بود. اونایی که بچه مدرسه ای دارند میفهمند من چی میگم، مخصوصا کلاس اول که پایه هستش و خیلی مهمه. پدر و مادر شاغل، تمام بعد از ظهر کلاس اسکار روم، کلی مشق و کار دستی که با منت باید انجام بشه بعد کلاس، در کنار اینها یک دختر کوچولوی شیطون که اون هم نیاز به مراقبت دائمی داره. یعنی پدر و مادرم ثانیه شماری میکردند تا این سال تحصیلی تمون بشه. اما حاصل تلاش و تحمل سختیها این شد که الان داداش کیان میتونه به راحتی بخونه و خیلی هم زیبا می نویسه. جا داره تشکر کنیم از زحمات کادر مدرسه حکمت که فوق العاده عالی بودند و معلم بی نظیر داداش کیان خانم اسپرورینی که به جرعت میگیم یکی از بهترین معلمهای استان قزوینه. تلاش و فداکاری ایشون بقدری زیاد بود که حتی مامان بزرگمم که سالها معلم کلاس اول بود از دیدن این همه تلاش تحت تاثیر قرار گرفته بود.آخه خانم اسپرورینی از اول صبح تا آخر وقت، تمام وقت در اختیار شاگرداش بود. صبح تو واتساپ کلاس مجازی، بعد از ظهر ها هم تا ساعت 6 کلاس آنلاین تو اسکای روم و دست آخر هم تا 12 شب چک کردن مشقهای بچه ها و گذاشتن فیلمها و عکسهای بچه ها تو گروه کلاس. دیگه واقعا آخر سالی گوشی خانم معلم کم آورده بود. حتی الان هم که تابستونه هر چند روزی کلاس هست تا بچه ها مطالب رو فراموش نکنند. بریم عکس ها رو ببینیم:

این از خانم معلم مهربون داداش کیان:

این هم یادگاری خانم معلم که برای دفتر خاطرات کیان جون چند خطی نوشته:

این هم تقدیر نامه مدیر مدرسه آقای فرجی:

و دست آخر هم کارنامه داداش کیان:

این هم از روز گرفتن کارنامه ها:

گفتم تا اینجاییم یک بار دیگه از هم کلاسیها هم یادی کنیم:

چند تا تصور هم بزاریم از روزی که داداش کیان حروف الف با رو به اتمام رسوند و با سواد شدنش  رو  به همراه همکلاسیهاش جشن گرفتند. البته یک کلیپ هم براشون درست کرده بودند که تو وبلاگ نیاوردیم.

این هم من که آمدم تو اتاق مطالعه برای فضولی😁

همچنین اینجا هم باز داداشی تو مسابقه آشپزی مدرسه شرکت کرده:

من هم برای خودم یک مداد برداشتم و دارم مشق مینویسم😁

و البته یک چیز با حال اینکه در اردیبهشت ماه اولین دندون شیری داداشی افتاد و خانم معلم هم براش شعر کیان بی دندون افتادتو قندون رو خوند.

و دومین دندون هم تو خرداد ماه افتاد:

این بود داستان با سواد شدن داداش کیان:

😘😘😘

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)


19 تیر 00 10:23
تبریک موفق باشی عزیزم😘💋

19 تیر 00 10:24
دنبالید دنبالم میکنید؟