آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 22 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

بخور بخواب مهمونی

1393/11/23 15:33
نویسنده : کیان و نیکا
1,475 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان می بخشید یک مدتی حال نداشتم وبلاگو آپدیت کنمخجالت

خوب اول از مهمونی شروع میکنیم:

اون شب آخری که رفتیم خونه مامان عفت مهمونی و خدا بیامرز بابا بزرگ هم بود. مامانی با کمک بابایی اون شب این ژله رو درست کردند. البته جنس یک از ژله ها خوب نبود رنگش مثل همیشه شفاف در نیامدخوشمزه

 

خوب حالا چند تا عکس از مهمونا:

این توپولو اسمش عرشیاس پسر دایی بابا، نوه ته تغاریبوس. ببینید چقدر قشنگ این وروجکو بغل کرده:

 

این  پسر خوش خنده هم علی رضا یکی دیگه از پسر دائی ها:

 

دائی عباس رو هم که تاحالا ندیده بودید دائی بابایی:

 

 

خوب حالا بریم سر خوردن:

اصولا همه چیز رو می شه خورد. میگید نه پس ببینیدخندونک

اییییییی این خرسه چه اینجا آویزونه خندونکبخوریمش:

 

اییییییییی این گاوه چیه آومده تو رورواک من. خندونکبخوریمش:

 

دارید پوشکمو  عوض می کنید. اییییییی این شلوار چیه اینجا افتاده . خندونکبخوریمش:

 

مامانی داره کار خونه انجام میده. اییییییییی این کیسه فریزر چیه اینجا افتادهخندونک.بخوریمش:

خدایش این کیسه فریزر از صد تا اسباب بازی خارجی بیشتر سرگرم کنندست. باور کنید راست میگمزیبا

 

یک روز یک جوراب خوشگل پاهام کردند. نگاه کردم دیدم دوتا موش کوچولوی خوش مزه روی جوراباس . تا مامانی از اتاق رفت بیرون به هر ضرب زوری بود موشه رو از روی جوراب کندم خوردمخندونک

 

اییییییییییییی این دیگه چیه سوالپاه خندونک.بخورمش ببینم:

(میدونم الان تو دلتون میگید این عکسو باید یک کوچولو از عقب تر میگرفتندچشمکخندهقه قهه)

 

نمیونم چرا این پای چپم همش سیخونکی بالاس خندونک اگه تو عکسهای بالا دقت کرده باشید مشخصه.

کارتون میتی کومان یادتونه (این علامت پای حاکم بزرگ است. احترام بگذارید.  میتی کومانچشمک)

خندهقه قههقه قههقه قههخنده

 

خوب حالا بریم سر وقت خوابیدنخواب

خوب الان مثلا من خوابم:

 

الان کشو قوس میکنم می خوام بیدار بشم:

 

خوب حالا بیدار شدم:

(سلام صبح بخیر)بوس

 

وقی صبح از خواب بیدار میشم یک خنده ای میکنم که دل مامانو بابا ضعف میره،بعدش میان منو میزارن تو تخت خودشون:

 

اینجا هم که رفتم تو مهمونی برای خودم خوابیدم:

 

خوی این یکدونه عکس آخری رو هم بزارم دیگه برای امروز بسه. برم بخوابمخندونک:

بوسبوسبوسبوسبوسبوسبوس

 

 

 

 

پسندها (10)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (16)

فائزه
25 بهمن 93 10:20
سلام کیان خاله من فدای خوردنات شم بیای پیش من واست کلی چیز میز دلس میکنم فدای اون بیدال شدنت بشم که خیلی دوس دارم چی میشد صب بیدار شم تورو ببینم وااااااای عاشقتم ناز منی همیشه بخندی کیانم
مامان ریحانه
25 بهمن 93 11:30
عزززززززززززززززیزمی کیان خوشگلم ببین چه عکسهایی هم گرفته چقدر ناز شدی تووووووووووو شیرین عسل آخه کسی موش موشک جورابشو میخوره الههههههههههی فدات پشم توپولوی خوشگل
♥ نیکتا ♥
25 بهمن 93 15:24
به به چه ژله ای چه پسر ناز و خوش خنده ای ! راستی ممنون از اینکه به من سر زدید خوشحالم کردید
مامانِ نی نی
25 بهمن 93 15:56
یعنی من عاشق اون عکسم که شلوارتو داری می خوری. قربون چشمات بشم کیان.
♥ایدا♥
25 بهمن 93 21:18
چه پسری تاج سری چه خوشگل به منم سربزنید اپم
آبجی فاطمه
26 بهمن 93 0:29
وااای خدای من چقدر شما خوشمزه ای عزززززیزززم. اجازه هست لپاتو گاز بگیرم؟؟؟ خدا حفظت کنه کیان جون.همیشه شاد و سلامت باشی.
مامان شادمهر کوچولو
26 بهمن 93 13:51
وااای خدا خیلی خندیدم خیلی قشنگ بود خوردن هاش بعدشم پای حاکم بزرک میتی کومان عزیز توپولوی خاله هزارتا ماچ به سوی تو
ehsan
26 بهمن 93 14:36
عمو جون بوس بوس بوس
مامان محمد طاها
26 بهمن 93 14:46
سلام کیان کوچولو به به عجب ژله ای مامانت درست کرده از قیافش که مشخصه باید خوشمزه باشه همیشه به مهمونی و خوشی باشی راستی آفرین به تلاشت قابل تحسینه که موشه روی جورابتو کندیو و خوردی مشخصه خیلی هم خوشمزه بود که اون همه بااشتها میخوری من قوربون خندهای بعد بیدار شدنت میرمفدایی داری آقا کیان
حدیث
26 بهمن 93 17:34
سلام کیان بامزه شما که همه چیرو میخوری خوشمزه هستن حالا؟ به به چه دسر خوشمزه ای اینو بخور اونا که خوردنی نیستن سرت کلاه میره کیان خوشگله وخوش خنده
مامان کورش
27 بهمن 93 15:33
وااااااااااااای کیان چقدر تپلی و بامزه ای.آدم دوست داره لپاتو از جا بکنه.عکسات خیلی قشنگ و بامزه بود مخصوصا پای چپت که همه ش بالا بود. از خواب بیدار شدنت هم مثل کورشه،خلاصه خیلی بامزه ای خاله
melika
29 بهمن 93 17:46
سلام کیان جووووووووووون دلم برات یه ذره شده بود من وبم مسدود شده تو نی نی وبلاگ مجبور شدم بلاگفا بزنم بیا بهم سربزن منتظرتمااااا (پرنیان)
مامانی رادین
1 اسفند 93 0:07
سلآم به کیان تپلوی خودم و مامانی مهربونش به به چه چیزای خوشمزه ای میخوری رادین هنوزم این عادتشو ترک نکرده مثل تو اسباب بازی هاشو میزاره دهنش عکسات خیلی خوشمزه بودن .خوب بخوابی عسلم
نیلوفر
2 اسفند 93 7:20
اومدی کپل خااااان! عششششششق کپلی من! لپلوی بووووور! هر کی عکستو میبینه ضعف میکنه، دیگه چه برسه ببیننت. خوش به حال مامانی و بابایی که هر روز میبیننت!یه عالمه بووووووووووووووس
کیان و نیکا
پاسخ
مرسی نیلوفر خانوم
مامانی رادین
2 اسفند 93 14:13
کیان جون مگه رمزمونو نداری؟خصوصی تو چک کن برات فرستادم.
مامان هدی
2 اسفند 93 23:22
جااااااااااااااااااااااااااااااااااااان دلم. هزار بار عکساشو نگاه کردم و ماشالله گفتم. بابا مامانمم که اومدن نشونشون دادم و اونا هم دلشون ضف رفت و هی الله اکبر گفتن واسه این گل پسر. واقعا شکل باباشه. شکل عکسای بچگی باباش. انشالله نامدار باشه و با ناز پدر مادرش بزرگ بشه.