آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 4 سال و 10 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

عید پر استرس

1393/6/12 15:48
نویسنده : کیان و نیکا
1,083 بازدید
اشتراک گذاری

وای خدا فکرشوکه میکنم دلم برای مامان و بابا می سوزه

شب قبل از چهار شنبه سوری از آزمایشگاه زنگ زدن و گفتن که نتیجه تست غربالگری آماده است و میتونید بیاد ببرید. مامان نگران شد و گفت قرار بود نتیجه آزمایش بعد از تعطیلات آماده بشه چرا اینقدر زودمتفکر. ولی بابا گفت جای نگرانی نیست من فردا میرم میگیرمش. فردا وقتی بابا نتیجه رو گرفت متوجه شد که یک جای کار میلنگه. با آقای دکتر خیرخواه مشورت کرد ویک وقت آزمایش آمینوسنتز از آزمایشگاه کریمی نژاد تهران برای فردای چهار شنبه سوری گرفت. حالا بابا مونده بود که چطوری باید این خبر به مامان بده و بگه که فردا باید بریم تهران آزمایش.شاکیغمگین

خلاصه هر طوری بود خبر رو به مامان گفت و دونفری راه افتادن تا تو شب چارشنبه سوری، تو اون سر و صدای ترقه نارنجک دستی یک دکتر زنان پیدا کنند و هیچ دکتری اون وقت شب تو تعطیلات پیدا نمی شد تا اینکه از طریق بیمارستان تونستیم با خانوم دکتر تماس بگیریم. دم خانوم دکتر ناصری گرم تا بهش زنگ زدیم خودشو رسوند بیمارستان و اونم گفت که هرچه زودتر باید بریم تهران برای آزمایش. طفلک مامان یک چشمش اشک بود و یک چشمش خون بابایی که الکی جو می داد همچی آرومه من چقدر خوشحالم....ولی من میدونستم تو دلش چه خبر بود.

فردای اون شب مامان و بابا به همراه مامان فخری رفتن تهران آزمایش. اونجا گفتند که نتیجه آزمایش دوهفته طول میکشه تا مشخص بشه ولی در عوض جواب آزمایش صد در صد قطعی و اگه جواب خوب باشه خیالتون برای همیشه راحته.

وای اون دوهفته تعطیلات عید چقدر به مامان و بابا سخت گذشت. روزا نمی گذشت که ترسو

روز دوازهم فروردین بود که از آزمایشگاه زنگ زند خونه و به بابا گفتند که نتیجه آزمایش خوب بوده.

مامان از خوشحالی مثل ابر بهار گریه می کرد.جشن

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)