آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 4 سال و 12 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

خونه مادر بزرگه هزارتا قصه داره

1393/6/17 10:38
نویسنده : کیان و نیکا
1,710 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از اینکه منو مامان به خونه مامان بزرگ مهاجرت کردیم. یکم سرمون خلوت شد و من تونستم حسابی استراحت کنم.

فردای او شب هم حلقه ختنه ام افتاد و من حسابی راحت شدم.

این تصور حلقه عروسی نیستا حلقه ختنه می باشد.خندونک

روز پانزدهم بود که منو بردن مرکز بهداری برای اندازه گیری وزن و قد.

وزنم شده بود 3700گرم و قدمم یک سانت بزرگ شده بود

با این حساب من روزی 30 گرم وزن اضافه میکنمسبز

بگو ما شااللهچشمک چشم نخوری اینشاالله

یک روزم که مامان می خواست بره مهمونی، منم رفتم خونه اون یکی مامان بزرگم و کلی خودمو رو پای مامان بزرگ شیرین کردم.بابا بزرگم هی می گفت قربونه مغز بادامم برم الهی.بغل

و در 18 روزگی پا به اولین مهمونی رسمی خودم گذاشتم و در مراسم نامزدی پسرخاله و دختر دایی مامانم شرکت کردم. اینقدر پسر آقای بودم همه مهمونا کیف کردن. به به خدا نگه داره چه پسر ماه خوشگلی.

پری شب هم با مامان و بابا رفتیم دکتر آخه بعضی وقتا دلم یه کم درد می گیره نفخ میکنم. دکتر بهم چندتا شربت داد که با قطره چکون بخورم دیگه دلم درد نگیره.

بعد از اونجا رفتیم خونه مامان بزرگ مامانم یا به قولی گفتنی جده بزرگوار، آخه طفلکی مریض بود بیمارستان بود نتونسته بود بیاد منو ببینه. این بود که گفتم حالا که از بیمارستان مرخص شده من برم ببینمش.

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

رومینا
19 شهریور 93 11:51
سلام مامان کیان خوبی امیدوارم که دوره شیرینی بارداری خوبی رو پشت سر گذاشته باشی . و دوره جدید و شیرین رو شروع کرده باشی . از اینکه به وبلاگ رادوین سر زدید خیلی خوشحالم کردی. قدم این فرشته کوچولو ناز و دوست داشتنی هم مبارک باشه و با وجودش شیرینی زندگیتون رو صد چندان کنه قربونش بشم که مثل فرشته ها خوابیده . . به بابام اقای دهقان(همکار بابای کیان جون) گفتم . وبسیار خوشحال شدند و تبریک فرستادند . . از طرف من کیان جون نازم رو ببوسید . و با افتخار لینکتون میکنم
کیان و نیکا
پاسخ
نمیدونم چرا همه فکرمیکنند که وبلاگ هارو مامانا درست مکندمگه باباها دل ندارناز تعریفای که از کیان کردید مچکرم ماشالله رادوین جانم خیلی پسر ماهی. از وقتی نی نی کوچولو بود آقای دهقان وبلاگشو به من نشون میدادو با حسن آقا عکسای خوشگلشو تماشا میکردیم. اون زمان بود که با خودم گفتم اگه خدا یه روزی به من یک کوچولو هدیه داد منم براش یک وبلاگ درست میکنم
ehsan
19 شهریور 93 12:33
فينقلي عمو...
ابجی سجا
21 شهریور 93 22:28
می ترسم کسی نه خودت را که دوست داشتنت را از من بگیرد !
کیان و نیکا
پاسخ
رسم دنیا اینه من تورا دوست دارم و تو دیگری را