آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 4 سال و 2 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 28 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

شش ماهگی کروکودیل

1399/8/18 22:41
نویسنده : کیان و نیکا
944 بازدید
اشتراک گذاری

بله درست خوندید کروکودیل، این اسمیه که بابایی روم گذاشته 😆 علتشم اینکه هرچی رو که گیرم میاد می کنم تو دهنم، بعد مثل کروکودیل می خوام که به بلعمش. فرقی نمیکنه اسباب بازی، تشک، بالش، آدمیزاد، در، دیوار، ساختمون، کوه، منظومه شمسی، خلاصه هیچی که باشه می خوام بخورم. یک وقتهایی وقتی بابایی بغلم میکنه خوف برش میداره. قشنگ مشخصه با چشمام دارم وراندازش میکنم ببینم چطوری باید بابایی رو بخورم.😁مثلا یک هو گوشش رو میگیرم بعد مثل کرو کودیل سرم رو تکون میدم تا شاید گوشش کنده بشه بخورمش.😂 

و اما با پایان شش ماهگی دوباره وقت واکسن زدن رسید و منو بردن که برای بار سوم واکسن بزنم:

اینجا قبل رفتن با داداش کیان یک عکس خوشگل انداختیم:

اینجا هم فردای روز واکسن زدنه و همونطوری که میبینید جای واکسن حسابی قرمز و قلمبه شده. البته من بی تفاوت مشغول خوردن پاهام هستم.😁

جای واکسن

البته از نکات مثبت مرکز بهداشت رفتن اینکه، اونجا گفتن که وزنم داره از نموار خودم میزنه بالاتر و به 7900 گرم رسیده و قدمم 66 سانت بود که فوق العاده رضایت بخش بود.👏

و اما یک نکته باحال که جدیدا کشف کردیم اینکه پشت سرم زیر موهام دقیقا مثل مامان بزرگ عفتی یک ماه گرفتگی کم رنگ دارم که این تشابه به نوع خودش خیلی باحاله. این هم عکسش:

گفتم هرچی که گیرم بیاد می خورمش ها. این هم یک نمونه ازش:

تلفن خوردن

و البته اگه چیزی دور و برم برای خوردن گیر نیارم مجبورم پاهامو بخورم:

پا خوردن

پا خوردن

اینروزها به خاطر کرونا خیلی زندگی سخت شده. از آن جمله داداشی باید تو خونه پای لب تاب درس بخونه و یک نفر هم باید دائم کنارش باشه.

مدرسه مجازی

من هم یک گوشه دارم اسباب بازی می خورم تا کلاس داداشی تموم بشه شاید یک شیری هم به من بدن بخورم:

و البته یک روز که واقعا از خونه موندن خسته شده بودیم، زدیم بیرون و از مناظر زیبای پاییزی بهره ای بردیم:

پائیز زیبا

پائیز زیبا

پائیز زیبا

پائیز زیبا

در انتها هم چند تا عکس از خودم براتون بزارم ببینید چقدر بزرگ شدم:

نیکا

نیکا

من و داداشی

نیکا

😍

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

عمه فروغعمه فروغ
19 آبان 99 14:43
نیم سالگی مبارک کوچولوی شیرین 😘
کیان و نیکا
پاسخ
ممنون عمه جون 😍
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
24 آبان 99 21:37
البته که از نظر تپلی هنوز کار داره به پای داداشیم برسم
کیان و نیکا
پاسخ
و البته زورم از داداشم خیلی بیشتره😂
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
24 آبان 99 21:37
😍😍😍
خاله و امیرحسینخاله و امیرحسین
14 آذر 99 20:17
وای وای چقدر دیر آمدم خبرهای خوبی میبینم اینجا
کیان جان تبریک میگم هم به مامان و بابا هم به شما قدم نیکا جان را
ببخشید انیقدر دیر تبریک میگم 😍
کیان و نیکا
پاسخ
مرسی خاله مهربون. امیر حسین همیشه جز بهترینها بوده که خیلی دوستش داریم😍
مامان صدرامامان صدرا
17 آذر 99 1:54
عزیز دلم انگار کیان جان کوچیک شده 😙😙😙خدا حفظشون کنه 
کیان و نیکا
پاسخ
آره درسته همه همین رو میگن 😍 البته من یکم زرنگ ترم😁
 رومینا رومینا
19 آذر 99 17:31
چقدر  از دیدن عکسهای  این دو فرشته ناز لذت بردم  چقدر کیان نازم بزرگ شده  و قشنگ این تفاوت رو میشه  دید .   کروکودیل😍
کیان و نیکا
پاسخ
درسته خاله زمان میگذره و ما بچه ها روز به روز بزرگتر میشیم🙂