آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 4 سال و 9 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

ادامه نوروز 94

1394/1/26 10:40
نویسنده : کیان و نیکا
1,790 بازدید
اشتراک گذاری

خوب در ادامه تعطیلات عید امسال فرصتی پیش اومد تا ما یک سری رفتیم به سرای سعدالسلطنه قزوین. جاتون خالی جای خیلی باحالی بود اگه دوست داشتید میتونید تو اینترنت یک سرچی بزنید تا بیشتر باهش آشنا بشید.اونجا علاوه بر مغازهای صنایع دستی که وجود داره به مناسبت عید تو کاروانساهای اطراف یک سری نمایشگاه هم زده بودند که خیلی جالب بود.

چنتا دونه عکس هم گرفتیم:

 

این کلاه نمدی رو هم خاله مریم از اونجا برام خریده:

 

دیگه اینکه تو تعطیلات وقتی میرفتیم مهمونی من برای صاحب خونه قیافه میگرفتم. اما وقتی بر میگشتیم خونه من خوشحالی می کردمخندونک. این هم عکسهاش:

 

دست آخر هم سیزده بد رفتیم باغهای نزدیک خونه مامان فخری اینا و خیلی بهمون خوش گذشت. البته بابایی زیاد اونجا نبود چون مدام ما یادمون میامد که یک چیزهایی تو خونه جا گذاشتیم خندونکو آقای پدر بیشتر تو مسیر در رفت و آمد بود تا تو باغ باشهقه قههقه قهه

 

جاتون خالی نهار جوجه کباب زدیم خوردیم .گرچه به من فقط دودش رسیدغمگین:

 

برای من هم سایه بون درست کرده بودند تا آفتاب منو نسوزونه:

 

مامان متین هم زباله هارو از زمین جمع می کرد و تو پلاستیک می ریخت تا طبیعت آلوده نشه:

تشویقتشویقتشویق

عصر هم که شد جاتون خالی آتیش درست کردیم:

 

برای اینکه منم سرما نخورم لباس های گرم تنم کردم با مامانی رفتیم تو چادرمحبت

 

راستی یک آش رشته هم درست کردیم و زدیم تو رگ:

 

دست آخر هم که شب آمیدم خونه من اینقدر خسته بودم که همونطوری خوابم برد.اگه دقت کنید میبینید که یک کم پوستم آفتاب سوخته شده:

 

نمیدونم چرا هوس کردم این عکس رو آخر مطلب براتون بزارم. همینطوری یهوییزیبا:

به نظرتون الان من اون مدلی مثل سر جالیز نشستم چی میگمسوال

خندهخندهخندهخندهخندهخندهخندهخندهخندهخنده

خندهخندهخندهخندهخنده

پسندها (19)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (17)

فاطمه & فائزه
26 فروردین 94 10:55
کیان جون همیشه به شادی و تفریح عکسات هم عالی بود ولی چ مامان خوبی داری که به فکر طبیعته این خیلی خوبه
رادین
26 فروردین 94 11:34
کیان سال نو مبارک باشه چه عکسای خوشگلی تو باغ انداختی
زهرا
26 فروردین 94 13:36
سال نو برهمه شماها مبارك سال خوب خوشي برايتان ارزومندم
مامان ریحانه
26 فروردین 94 16:28
همیشه به گردش و تفریح آقا کیان ناز نازی معلومه خیلی بهت خوش گذشته جوجو کوچولو ای جانم آقا کیانممثل من آزادی تو خونه رو بیشتر دوست داره ببین وروجک چه خنده ای میکنی سیزده بدرتونم حرف نداشته مخصوصا اون باغ با اون منظره ی قشنگش آخرشه انشالله که همیشه دلتون شاد باشه
ایدا
26 فروردین 94 18:09
سلام ماشاالله پسر نازی دارید خیلی بانمکه و خوشگله کاشکی داداش من بودو هی میبوسیدمش قربونش بشم خیلییییییی نازه قربونش بشم هزارتو بوس برای این پسر خوشگل ناز دوست داشتنی خوش حال میشم یک سری به من بزنید از دلنوشته هام دیدن کنید اپم
مامان محمد طاها
27 فروردین 94 0:56
سلام کیان جون به به سرای سعدالسلطنه ... عجب جای قشنگی یادش بخیر پارسال عید ما اومدیم قزوین خیلیــــــــــ خوش گذشت عکسات همه لایک دارن کیان جونم فدایی داری آقا کیان
مامان بهی
27 فروردین 94 12:15
مباركت باشه خاله كلاه خوشگلت ان شالله هميشه به گردش باشي افرين پسر خوب كه بيرون مامان را اذيت نكردي عكس اخرت خيلي قشنگه خيليييييييييييييييييييييي
فائزه
27 فروردین 94 17:04
خدااا اخه من چی بگم فدات شم چه روزای خوبی حتما خسته شدیا ای جانم ایشالا صدهاسال کنارمامان بابات عیداروجشن بگیریو 13 تو هم بدر کنی خاله جونم اوووف قربونت برم عاشقتم من چیکار کنم ینی میشه یه بچه مثه تو بده بهم خدا واااای که میمیرم من
کیان و نیکا
پاسخ
سلام خاله یک مدتیه نمیتونم تو وبلاگتون نظر بزارم. مسئولین لطفا رسیدگی کنند
*مامان فرزانه*
27 فروردین 94 17:10
سلام که کوپول خاله اینکه میگم کوپول ناراحن نشی خاله جون.آخه عقققققش منی.خیلی دوستت دارم کیان جون.الهی همیشه به گردش و دور دور با بابایی و مامی جون.صدتا سیزده بدرکنارهمی قلبونت بشم.من اون لپاتو گازگازعقشم دل مارو بردی با خنده هات بابا نذارید این عکسارو این ورمانتیتورتلفات داریم اورژانس چنده شمارش؟؟125؟؟ در آخر فداییی داری زیاااااااااااااااااااد
حدیث
27 فروردین 94 17:12
سلام کیان جون ناز همیشه خوش باشی و توی طبیعت لذت ببری عکس اخرت هم خیلی خوشگله خوش خنده
مامانی
28 فروردین 94 19:12
معلومه حسابی بهت خوش گذشته دادش کیان...راستی سال نو مبارک
ehsan
30 فروردین 94 12:09
مامان آنیسا
1 اردیبهشت 94 8:32
جه عکسای خوشکلی چه آقا پسر نانازی لپات تو حلقم خوشکل خاله
مامانِ نی نی
2 اردیبهشت 94 9:14
مامان امیرعلی کوچولو
4 اردیبهشت 94 16:24
کلا ما همگی خانوادگی عاشقتیم کیان جان....فک کنم باید سر فرصت بیام از نزدیک ببینمت...از بس دل میبری
خاله امیرحسین
7 اردیبهشت 94 12:27
سلام کیان جان ماشاا... خدا نگهدار تورا واسه خانواده ممنونم که سرزدی بهم من شمارا لینک کردم امیدوارم هر لحظه ات با شادی و سلامتی سپری بشه
مامان شادمهر کوچولو
20 خرداد 94 22:32
همیشه لحظاتتون پر از شادی و گردش