آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 4 سال و 7 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

آرایشگاه تخصصی کودک

1394/10/23 15:18
نویسنده : کیان و نیکا
2,006 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلم

قضیه از اینجا شروع شد که من داشتم با موهای بلند و البته ژولی پولی، برای خودم خوشحال خوشحال می گشتمخندونک

 

این رو هم بدونید که بنده علاقه زیادی به حموم دارم. زیاد که می گم یعنی خیلی زیادها مثلا یک دفعه  ساعت دو نصف شب گیر میدم که همین الان باید من برم حمومکچل توی خونه ما هر کس بره حموم من هم باید باهش برم .

بزارید چند تا عکس براتون بزارم....

(شیکم رو دارید کلی خرجش کردما خندونک)

(تازه خودم هم بلدم خودمو بشورمخنده)

 

بله دوستان. یکی از همین روزها که بنده به اتفاق آقای پدر رفته بودم حموم مامانی برگشت گفت این موهای کیان خیلی دیگه بلند شده میره توی چشماش، یکم جلوشو کوتاه کن آقای (من همه چی بلدم)قوی

بابایی هم گفت : من همه چی بلدمقوی بده بیاد او وسایل آرایشگاه کیان رو....

(ست وسایل آرایشگاه اینجانب)

بابا : کیان اول بزار این طرف موهاتو کوتاه کنم شاخ شدهدرسخوان

قیچ قیچ قیچ       قیچ قیچ قیچ

بابا: ای چرا سرتو تکون داری زیاد کوتاه شد نه. خوب عیب نداره بزار اون طرف رو کوتاه کنم میزون بشهمتفکر

قیچ قیچ قیچ       قیچ قیچ قیچ

بابا: درسخوانزیاد رفت بالا . خوب بزار اونطرفش رو بزنم میزون بشهمتفکر

قیچ قیچ قیچ         قیچ قیچ قیچ

..

..

..

..

بابا: ایییییییی چرا موهات تموم شد پسمتفکرکچلکچل مامان کیان بیا موهای کیان خراب شدکچل

 

(با عرض پوزش به دلیل شدت فاجعه از انتشار عکس در این رابطه معذوریم)

 

و به این ترتیب من کچل شدمغمگین.

بابای تقصیر رو انداخت گردن قیچی و گفت اصلا این قیچی خرابه و زد قیچی رو شکست. عصبانی مامانی هم گریه کنان گریه زنگ زد مامان فخری و گفت که ای هواررررر بچم کچل شد به داد برسید. 

سپس بابایی برای ماست مالی کردن گندی که به سر من زده بود زنگ زد به داود آقا آرایشگاه و یک وقت اوژانسی برای من گرفت. بعد مامان و بابا من رو زدن زیر بغلشون و زیر بارون شدید رفتیم آرایشگاه تا داود آقا یکم اوضاع کله من رو درست بکنه. داود آقا اول لباس سفیدش رو در آورد تا من نترسم ولی من که گول نمیخورم کل آرایشگاه رو گذاشتم روی سرمعصبانیعصبانی:

(نمیدونم چرا همه عکسهای رون شب خراب شد فقط این یکی نصفه نیمه سالم موند)

 

غمگینغمگینتورو خدا ببینید بابایی چه گندی به سر من زده. نه جان من خودتون قضاوت کنید من با این کله چکار کنمعصبانیشاکی

مامانی هم دستور داد  که:

تا اطلاع ثانوی بابایی اجازه نداره از من عکس بگیره و در صورت مشاهده دست بابا قلم خواهد شد.نه اصلا هم شوخی نداریمشاکی

 

ولی خوب شما نگران نباشید چون تا دلتون بخواد از زمان مو داریممتنظر عکس دارم که بخوام تو وبلاگ بزارمقوی

پس با عکسهایی که از گذشته دارم بریم سراغ ادامه وبلاگ......

عرض کنم که هفته گذشته ما رفتیم خونه نیکان جون اینا تا خرید خونه جدیدشون رو بهشون تبریک بگیم. نیکان جون میشه پسر پسر عموی بابایی. اونجا نیکان جون کلی از ما پذیرایی کرد و کلی هم برامون هنر نمایی کرد و آهنگ نواخت این هم عکس نیکان جونمحبت:

 

دیگه اینکه علاقه زیادی به انواع کلید دارم و باید هرکلیدی رو که میبینم امتحان کنممتفکر. مثلا کلید ماشین لباس شویی:

 

که البته جدیدا مامانی قفل کودکش رو میزنه و من هر کاری می کنم خاموش نمیشهشاکی

 

یا کلید کنترل لوستر اتاق خوابدرسخوان

(متفکرشبها این دکمه رو بزنم همه از خواب بیدار بشنراضی)

 

به عمو پورنگ هم خیلی علاقه دارم و از دست من کسی جرات تلویزیون تماشا کردن نداره. چون مدام داد میزنم من من من (اشاره به شعر عمو پورنگ که می گه کی از همه زرنگ تره من من من من ) و کاری هم به زمان پخش برنامه ندارم وقتی میگم من من من باید تلویزون عمو پورنگ نشون بدهقهر. وقتی هم که عمو پورنگ شروع می شه از جلوی تلویزیون تکون نمی خورم.متنظر

کی از همه زرنگ تره : من من من من

کی از همه باهوش تره:من من من من

کی زباله رو تفکیک میکنه: من من من من

 

راستی به پیشی و هاپو هم علاقه دارم. کافی توی تلویزیون یا هرجای ببینمشون شروع  میکنم به صدا کردن : پیش پیش پیشبغل هاپ هاپ هاپ

 

به ارتفاعات و جاهای خطرناک نیز علاقه دارم. مخصوصا دسته مبل کاناپه و ...خندونک

(ببینم این بالا ها چی پیدا میشه کشفش کنمدرسخوان)

به قایم موشک بازی هم علاقه دارم:

(دالییییییییی)

 

ولی خدایش به کیف پول بابا بیشتر از همه علاقه دارممحبتخندونک یعنی بابایی جرات نداره جلوی من کیف پولش رو از جیبش در بیارهراضی

 

با دوتا عکس از زمانی که موهای قشنگی داشتم ازتون خدا حافظی میکنم:بوس

خواهشا به احترام موهای خوشگل از دست رفته من یک دقیقه سکوت

هیسغمگینهیسغمناکهیسغمناک

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (33)

مامان نسرین
24 دی 94 10:32
کیان جون خیلی دوست دارم. موهاتم خیلی ناز بودن آخه چرا؟؟؟!!!
دختــر بابا
24 دی 94 11:04
آپـــ شدم با یه موضوع مهم . حتما سر بزنید
فائزه
24 دی 94 13:15
اوووف من قربونت برم عزیییزم ضعف کردم عکساتو دیدم چقده تو ماهی چرا بابای موهاتو زد موهات به این قشنگی بلند بود دیگه غزیز دلمی
فائزه
24 دی 94 13:19
خاله زیاد نمیام پای کامپیوتر راستی دوقلوهام هردو دخترن بزودی واسشون وبلاگ درس میکنم
مامانی مینا
24 دی 94 16:06
ای جووووووووووونم عکسای حمومت چه ناز افتاده چرا آخه موهای طلایی کیان رو کوتاه کردید من خیلی ناراحت شدم بخاطر موهای قشنگ کیان خوشگلم.
مامان کورش
25 دی 94 15:41
zoya
26 دی 94 8:15
عزيزم تمام عكساتو عشقه . حموم ، پستونك، رو مبل تو آرايشگاه خلاصه همه رو دووت دارم . ما هم موهاي محمدرضا رو خراب كرديم گذاشتم تا عيد بزرگ بشه .
بابای ملیسا
26 دی 94 23:18
سلام وبلاگ دخترم ملیسا ، به روز شد . خیلی خوشحال می شم به عنوان پدر ملیسا خانم پذیرای لحظه های قشنگ شما در کلبه مجازی ملیسا خانم باشیم . ممنون می شم اگر با ثبت نقطه نظراتتون ، ملیسا رو به یه یادگاری قشنگ و ماندگار مهمون کنید . منتظر شما هستیم .
مامان بهی
27 دی 94 7:24
سلام دوست عزیز ببخشید که نتونستم به قولم عمل کنم راستش مشکل زیاد داشتم یکی این که با گوشی نمیشه عکس گذاشت منم مطلب بدون عکس دوست ندارم دومم یکم شرایطم خوب نبود الانم امدم بگم خیلی محتاج دعام خیلی هفتم باران به دنیا میاد نوبت عمل دارم خیلی واسم دعا کنین خیلی خدا کمکم کنه بتونم دوتا بچه کوچیک را بزرگ کنم جوری که هیچ کدام را در حقشون کوتاهی نکنم دوستتون دارم مامان بهی
مامان فرح
27 دی 94 9:19
کیان جان متاسفم واسه موهای خوشکلت، ولی اشکالی نداره بشه تجربه واسه دفعه دیگه،یه مدت که بشه موهایت بلند میشه
ehsan
27 دی 94 10:12
عمو جون اونقدر ها هم كه ميگيد موهات خراب نشده
مامان صدیقه
27 دی 94 11:39
عزیزم...چرا اجازه دادی بابایی موهات رو خراب کنه؟
مامان حلما
27 دی 94 12:16
اخی طفلی بچه الهییییییییییییی دلم برا موهای طلایش سوخت ولی اشکال نداره دوباره بلند میشه جون دار ترخوشگل تر کلی از خوندن پست خندیدم افرین مامان کیان خوب کاری کردی در اخر یه عکس از مدل جدید کیان خان بزارین دلم اب شد اونجوری ببینمش پسر طلا با موی کوتاهم حتما خوشگله
مامان حلما
27 دی 94 12:25
در باره نیکو همون وب ارنیکاست اسم نویسندش نیکو بود این بنده خدا عکسای یه بچه ترکیه ای رو کپی میکرده در بارش مینوشته والا چی بگم یکی از بچه ها میخواست بکشوندش داد سرا که کلی اومد التماس کرد که ببخشیم تو قسمت نظرات هست پیام هاش گفت سرطان رحم داشته دیگه بچه دار نمیشه این حرفا بخاطر پدر مادرم ببخشینم دیگه ماهم بخشیدیمش
خاله امیرحسین
27 دی 94 15:20
وای کیان جون چه غم ناک کوتاه کردن موهات عزیزم انشا.. بلند میشه زود زود و قشنگتر از قبل و اینکه مامان باید موقع کوتاه کردن موهات سرتو نگه میداشته تا زیاد تکنون ندی و بابا باید دقت بیشتری میکرده حالا تجربه ای شدکه در آینده تکرار نمیشه
مامان ریحانه
27 دی 94 16:23
فقط میتونم بگم متاسفم برات رفیق امان از دست این آدمن بزرگا با این کاراشون مامانم میگه یبار داداش پوریا هم که کوچیک بوده شوهر خالم موهاشو به این حال و روز در آورده حالا غصه نخور بزرگ میشه می بینم که خودکفا شدی و تنها میری حمام چه حرفه ای هم سرتو می شوری چه علایق شبیه همم داریم منم محله ی گل و بلبل خیلی دوست دارم کارای خطرناکتم که همچنان ادامه داره مواظب خودت باش کیان جونم عکسات خیلی قشنگن انشالله دوباره موهای خوشگلت زود زود بزرگ میشه
gogoli-temp
27 دی 94 17:44
سلام دوست عزیز با کمترین هزینه صاحب قالب وبلاگ با عکس کوچولوی خودتون بشید نمونه کارهای مارو از دست ندید. برای سال 95 منتظر شما هستیم با کلی تقویم های زیبا و دوست داشتنی
مامان حسام
28 دی 94 13:33
عزیز دلمممممممم ولی به نظر میاد موهاش خوب شده باشه تو اون یه عکسی که گذاشتی با نمکه اگر کچل نشده حساس نشو بزار فیض ببریم خیلی هم نازه بابای حسام که تصمیم گرفته 1 ساله شد موهاشو کوتاه کوتاه کنهنهایت سعیمو میکنم منصرفش کنم
【p】【a】【r】【y】【a】
28 دی 94 19:38
______________&&&____&&& ______________&&&____&&& ______________&&&____&&& ______________&&&____&&& ______________&&&____&&& &&&&&&&______&&&____&&& &&&&&&&______&&&____&&& _____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&& _____&&&______&&&_____&&&&&&&&&________&&& &&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&& &&&&&&&&&&&&&&&____________&&&_________&&& _______________________________&&&________&&& ______________________________&&&&&&&&&&&&& ______________________________&&&&&&&&&&&& &&& &&&______&&&&&______&&&&&&& &&&______&&__&&_____&&&&&&& &&&&&&&&&&&&&_____ &&& __________&&&________&&& __________&&&________&&&&&&& ____&&____&&&_______&&&&&&& ____________&&& ______________&&& _______________&&&&
مامان آنیسا
29 دی 94 8:59
چه باحال شدی کیان جونم حالا اشکال نداره آدم یه مدتم کچل زندگی کنه یعنی خداییش مردا خدای اعتماد به نقس کاذبن خب همون اول بگو بلد نیستم و خلاص
رومینا
29 دی 94 19:02
من به جای یک دقیقه سکوت پنج دقیقه هست دارم میخندم کیان جونم همه مدلش جیگره و خوشگله و ناناز اشکال نداره زود بلند میشه ولی برای شب عید احتیاط کنید موهاش خراب نشه کیان جونم
**مامان ایلیار**
29 دی 94 19:33
خدا گل پسرتون رو حفظ کنه خیلی بانمک و دوست داشتنیه
خاله مهتاب
30 دی 94 2:28
ای جونم موهای جدیدت مباااارک فندقه من... خیلی نازی گل پسر ماشالاااا.. خاله جون بیا ببین ادی جون 11 ماه شد
مامانِ نی نی
30 دی 94 11:17
خیلی هم خوشتیپی
مامانی گیتا جون
1 بهمن 94 7:53
عزیزم حیف موهات
مرضیه
1 بهمن 94 9:17
انشا... دوباره موهاش بلند میشه و قشگتر از قبلشم میشه
♥ ᓘـاله میــنا ♥
1 بهمن 94 19:58
سلام کیان جووونم خیلی نازو بانمکیخداهرچی نمک بوده ریخته روی شماپیش منم بیا عزیز دلم
مامان فدیا
3 بهمن 94 10:36
وای خیلی خوب بود کلی خندیدم و میتونم تجسم کنم مادر خانمی چه بلایی سر اقای پدر اورده بعد از اون خرابکاری ولی خدایی وبلاگت خیلی خیلی باحال و در ضمن شم اونقدر ناز هستی که چه با مو چه بدون مو من همش منتظر عکسای جدیدت باشم دوست خوشگلم
مامان مهدیه
3 بهمن 94 17:09
کیان جون شما بدون مو هم خوشگلی عزیزم.
سیما
7 بهمن 94 14:43
وای چه قدر پسر تپلو و خوشگلی چه قدر هم نازه حتما ز طرف منببوسینش/
مامان فرخنده
11 بهمن 94 8:37
امان از دست بابا كه فكر ميكنند در همه زمينه استاد هستند موهاي خوشگل كيانمون كو
کیان و نیکا
پاسخ
نیست
طناز (مامان آروين)
21 بهمن 94 10:02
هزاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار ماشالااااااااااااااااا
آرایشگاه کودک
1 اسفند 96 22:28
چقدر موهای نازی داره این جیگر ما حاضریم از این پسر کوچولوی قشنگ در آرایشگاه کودک پازل به عنوان مدل استفاده کنیم. در صورت علاقه ممنون میشم با ما تماس بگیرید. https://puzzlbarber.ir/