پارک آب و آتش و پل طبیعت
دیدیم چند روز تعطیلیه گفتیم چکنیم چکار کنیم به فکرمون افتاد بریم تهران گردی و از اونجایی که بنده به آب بازی خیلی علاقه دارم پارک آب و آتش رو انتخاب کردیم این شد که جمعه صبح رفتیم خاله مریم رو برداشتیم گازشو گرفتیم رفتیم تهران . از بخت خوب درست جلوی درب ورودی پارک یک جای پارک برای ما پیدا شد در ابتدا از یک تونل سر سبز که البته ازش عکس نگرفتیم رد شدیم و سپس به یک فانوس دریایی بانمک رسیدیم، بعد از اون پل طبیعت قرار داشت که خیلی با صفا بود.
مسیر رفت رو از طبقه پائین پل رفتیم تارسیدیم به یک پارک جنگلی . اونجا من به کلاغهای داخل پارک پفک دادم که خوششون هم اومد. مسیر برگشت رو ولی از طبقه بالا آمدیم چند تا کافی شاپ خیلی باصفا هم تو مسیر بود
نهار رو توی رستوران های نزدیک پل خوردیم و منتظر شدیم ساعت چهار بشه تا فواره هارو روشن کنند
اونجا کلی من با بابایی شیطونی کردیم تا ساعت چهار شد
بالاخره فواره ها روشن شد. راستی تا یادم نرفته باید بگم آدم میره آونجا باید چند دست لباس با خودش ببره . من که سه دست لباس داشتم هر سه دستش استفاده شد
حالا بریم برای آب بازی
شانس آوردم موقع آب بازی آفتاب شد وگرنه یخ میزدم. اینجا هم لباس هامو عوض کردم و حسابی خستم .
متاسفانه اونقدر وقت نداشتیم تا شب بمونیم و شاهد روشن شدن مشعلهای پارک باشید. این شد که راه افتادیم و رفتیم. من هم که خسته بودم تو کالسکه خوابم برد:
موقع برگشت هم رفتیم یک سری پاساژ تیراژه به یاد اون زمونایی که مامانی تو تهران دانشجو بود خرید کردیم
این هم عکس پایانی. خدایش این کالسکه هم برای خوابیدن جای خوبیه ها